به طور کلی، سرزمین تالش به سه منطقه تقسیم شده است: گسکرات (مساللی، تاسکوه، شاندرمن، رضواشر، هشتپر، اسالم، آستارا). فومنات (فومن، ماسوله و شفت); و آذربایجان تالوشیان (از جمله لنکران).[نیازمند منبع] در گسکرات، اکثریت مردم به زبان تالشی و فارسی صحبت میکنند. در فومنات بیشتر تالشی صحبت میکنند. در نهایت، تالشیهای آذربایجان همسایه اغلب دو زبانه و سه زبانه هستند که متشکل از تالشی، آذری و روسی زبان هستند.[5]
گیلکی و تالشی در بسیاری از شهرهای طوالش به دلیل مهاجرت زیاد مردم از آذربایجان به سرعت در حال از دست دادن جایگاه خود هستند.[6]
قومیتها
سر آرنولد ویلسون نوشت:
امکانات ویلاهای اجارهای شمال چگونه است
«نسلهای ساکن اولیه ایران هنوز در گیلان در مناطق جنگلی نزدیک یک دریا (دریای خزر) یافت میشود، این مردم در کنار بیابان آریایی مردمانی راندهشده از سرزمین مادری خود را اسکان دادهاند و این موضوع از 2000 سال قبل از میلاد آغاز شد و قرنها طول کشید که سر آرنولد ویلسون صحبت میکرد. سرزمین آران قدیم که از گذشته تا کنون خانه تالشان بوده است در واقع محلی بوده که مهاجرت آریاییها از بسیاری از محققین کادوسیان یا نیاکان تالشیان را بومیان قدیمیایران کنونی قبل از مهاجرت آریاییها میدانند. تالشیان در کنار سایر ایرانیان احساس افتخار به ایرانی و آریایی بودن دارند و یکی از جوامع کوچک ایرانی هستند که فرهنگ ناب و آریایی خود را حفظ کرده اند.
دین
مردم تالش در حال حاضر سنی و شیعه هستند. اکثر تالشیان جنوبی و مرکزی شیعه هستند و تالشیان شمالی هم شیعه و هم سنی هستند.
Rustication طیفی از تکنیکهای سنگتراشی است که در معماری کلاسیک استفاده میشود و به سطوح قابل مشاهده بافت پایانی میدهد که با سنگتراشی صاف و مربعی به نام ashlar در تضاد است. چهره قابل مشاهده هر بلوک جداگانه در اطراف لبهها بریده میشود تا اندازه و قرار گرفتن آن بسیار واضح باشد. بعلاوه ممکن است قسمت مرکزی وجه هر بلوک عمداً یک سطح خشن یا طرح دار داده شود.[1]
سنگتراشیهای روستایی معمولاً در همه طرفهای سنگها «لباس پوشانده میشوند» یا بهطور مرتب مربع میشوند، به جز چهرهای که وقتی سنگ در جای خود قرار میگیرد نمایان میشود. این اتصالات گستردهای داده میشود که بر لبههای هر بلوک، با زاویه دادن به لبهها ("مصلاح کانال")، یا کمیآنها را به عقب میاندازند. قسمت اصلی صورت در معرض ممکن است صاف و صاف کار شود یا با آن باقی بماند یا کار شود تا سطحی کم و بیش خشن یا طرح دار به دست آید. روستایی اغلب برای دادن وزن بصری به طبقه همکف در مقایسه با ashlar صاف بالا استفاده میشود. اگر چه در نظر گرفته شده برای انتقال سادگی "روستیک"، پایان بسیار مصنوعی است، و چهره سنگها اغلب با دقت کار میشود تا ظاهری از یک پرداخت درشت به دست آورد.[2]
روستایی در دوران باستان مورد استفاده قرار میگرفت، اما به ویژه در سبکهای کلاسیک احیا شده معماری رنسانس ایتالیا و دورههای بعدی، به ویژه در طبقات پایین ساختمانهای سکولار محبوبیت پیدا کرد. همچنان در برخی از معماریهای مدرن مورد استفاده قرار میگیرد.
پرداختهای مشابه در معماری قرون وسطی بسیار رایج است، به ویژه در قلعهها، دیوارها و ساختمانهای مشابه، اما در اینجا صرفاً از عدم تمایل به صرف هزینه اضافی مورد نیاز برای سنگ تراشی خاکستری در یک ساختمان خاص ناشی میشود و تاکید عمدی بر اتصالات بین بلوکها ندارد. . اگرچه اغلب به یک جلوه تزئینی دست مییابد، اما این یک محصول جانبی است، و بهره برداری برای جلوههای معماری در یک ساختمان واحد از تضاد بین سطوح روستایی و خاکستری به ندرت دیده میشود. در برخی از ساختمانها، مانند Palazzo Vecchio در فلورانس (شروع 1298) چیزی غیر از صرفهجویی در هزینهها مطرح است، و این ممکن است ارتباط این تکنیک با نمایش قدرت و قدرت، ناشی از استفاده از آن در معماری نظامیباشد. 3] پرداختهای ناهموار روی سنگ نیز در معماری خارج از سنت اروپایی بسیار رایج است، اما اینها نیز معمولاً روستایی نامیده نمیشوند. برای مثال، در پایههای قلعههای ژاپنی و دیگر استحکامات معمولاً از سنگ خشن استفاده میشود که اغلب بسیار جذاب است.
نصیرالاسلامی ؛ اعلام روزشمار دهه وقف سال 1401 در استان کهگیلویه و بویراحمد